تحول دیجیتال و پنج نیروی کلیدی موفقیت در آن

جهان تغییر کرده است – و هر شرکتی اکنون با یک وضعیت دائمی از اختلال سریع مواجه است.
تحول دیجیتال دیگر کافی نیست. برای رقابتی ماندن در بازار امروز و آینده، شرکت ها باید پنج نیروی حیاتی و مرتبط با تحول را  پذیرا باشند.
شرکت هایی که از این پنج نیرو برای پذیرش تحول استفاده می کنند، شاهد درآمد بالاتر، هزینه های کمتر، بهره وری بیشتر و ایجاد ارزش بیشتر برای همه سهامداران هستند.

پنج نیروی کلیدی مدیریت تحول کدامند؟

سرعت تصاعدی اختلال امروزه به این معنی است که شرکت ها اکنون وارد دوره ای از تغییرات مثبت بی سابقه شده اند. پیشرفت های سریع در فناوری های نوظهور، از جمله محاسبات کوانتومی، هوش مصنوعی مولد، وب 3، رباتیک، 5G و زنجیره متاورس، صنایع را متحول می کند، مدل های کسب و کار جدید را فعال می کند و روش های سنتی کار و زندگی را تغییر می دهد.

شاخص اختلال جهانی ما – یک معیار ترکیبی که تغییرات اقتصادی، اجتماعی، ژئوپلیتیکی، آب و هوا، مصرف کننده و فناوری را پوشش می دهد – نشان می دهد که سطح اختلال از سال 2017 تا 2022 200 درصد افزایش یافته است. در مقایسه، این شاخص از سال 2011 تا 2016 تنها 4 درصد افزایش یافت. به این ترتیب، شرکت ها اکنون با یک وضعیت دائمی تحول با سرعتی روبرو هستند که قبلا هرگز دیده نشده است.

برای حرکت در این محیط پیچیده و پویای کسب و کار، مدیران باید پنج نیروی کلیدی تحول را مهار کنند:

1.  بازافرینی کامل و یک تحول سازمانی سازمانی
2. دسترسی، ایجاد و استفاده از خلاقیت نخبگان
3. پایداری در پیشرفت
4. استمرار در به دست آوردن قدرت متاورس
5. استفاده از انقلاب فناوری در حال وقوع

هر یک از این پنج نیرو متمایز و منعکس کننده تحولات عمیق در سراسر کسب و کار هستند. آنها همچنین عمیقا در هم تنیده شده اند. یکی به تنهایی کافی نیست. شرکت ها می توانند از ترکیب آنها برای تحول چشمگیر روش های کار، تعامل و تراکنش استفاده کنند – و در دهه آینده تحول، به سرعت رشد و پیشرفت کنند.

1. بازآفرینی کامل و یک تحول سازمانی

بازآفرینی کامل و یک تحول سازمانی یک استراتژی عمدی است که هدف آن تعیین یک مرز عملکرد جدید برای شرکت ها و صنایعی است که در آن فعالیت می کنند. محوریت یک هسته دیجیتال قوی، به سازمان ها کمک می کند تا با تحول هر بخش از کسب و کار از طریق فناوری، داده ها، هوش مصنوعی (AI) و روش های جدید کار، رشد را تسریع کرده و عملیات را بهینه کنند. در حالی که تحول دیجیتال می تواند عناصر فردی را در یک کسب و کار تغییر دهد، بازآفرینی کامل سازمانی، اساسا کل کسب و کار را تغییر می دهد .  آنچه در شرکت اتفاق می افتد را با آنچه در جهان اتفاق می افتد مرتبط می کند و مهارت های جدیدی را پرورش می دهد. به این ترتیب، درک عمیق تری از فناوری، مدیریت تحول، ارتباطات و همکاری را کسب می کند.

سازمان هایی که از بازآفرینی کامل سازمانی، نهایت استفاده را می برند (معروف به “Reinventors”) ) مزیت رقابتی به دست می آورند. تحقیقات ما نشان می دهد که آنها 10 درصد رشد درآمد بالاتر، 13 درصد کاهش هزینه بیشتر و 17 درصد بهبود ترازنامه را ایجاد می کنند. با این حال، این چیزی بیش از این نتیجه­ایست که به دست آمده است. 76 درصد از Reinventorsها  می گویند که تعیین اهداف غیرمالی برای موفقیت آنها بسیار مهم است. برای این منظور، آنها 11 درصد در نوآوری، 32 درصد در پایداری و 31 درصد از ساختن تجربه بهتر برای مشتریان، تامین کنندگان و کارمندان امتیاز بیشتری کسب می کنند.

2. نخبگان.

   توانمندسازی افراد بخش مهمی از هر تحول است. به عبارت دیگر، هیچ استراتژی تجاری بدون استراتژی استفاده از نخبگان وجود ندارد. از آنجایی که مدیران عامل به دنبال مسیرهای جدیدی برای رشد هستند، تحقیقات ما نشان می دهدکه شرکت ها می توانند با باز کردن قفل ترکیب قدرتمند داده ها، فناوری و افراد، 11 درصد بهره وری – محرک نهایی درآمد و سودآوری – به دست آورند.
   برای به حداکثر رساندن این ترکیب، شرکت ها سه کار انجام می دهند:

دسترسی به استعدادها:
شرکت هایی که از داده ها و رویکردهای مرتبط با افراد برای اتصال مستقیم تر استعدادها به نتایج کسب و کار استفاده می کنند، می توانند به استراتژی اتوماتیک کردن فرایندها دست یابند و تجربیات کارکنان را متحول کنند. از طریق رویکردهای مبتنی بر هوش مصنوعی، آنها می فهمند که سازمان به چه مهارت هایی نیاز دارد و چگونه افرادی را که آن مهارت ها را دارند جذب کند. آنها اکوسیستم های دیجیتالی می سازند که بهره وری و همکاری داخلی را هدایت می کند و فرآیندهای استخدام را برای یافتن منابع استفاده نشده استعدادهای جدید در خارج از سازمان اصلاح می کند.

استعداد ایجاد کنید:
استراتژی های مبتنی بر فناوری و رویکردهای پیش بینی کننده به شرکت ها کمک می کند تا کارکنانی را شناسایی کنند که می توانند مهارت های خود را ارتقا، یا برای رفع نیازهای جدید و همگام شدن با تحول دیجیتال تغییر دهند. آنها در توسعه مهارت ها سرمایه گذاری می کنند تا به اهداف رشد برسند و زیرساخت هایی را برای ارائه قابلیت های مناسب در زمان مناسب در سراسر کسب و کار، حتی زمانی که نیازها تغییر می کنند، ایجاد کنند.

پتانسیل افراد آزاد کنید:
سازمان هایی که افراد را در هر سطحی در اولویت قرار می دهند و همکاری بدون مرز را در سراسر شرکت امکان پذیر می کنند، این کار را با توانمندسازی مدیر ارشد منابع انسانی برای دیدن فرصت های رشد به بهترین شکل انجام می دهند.

3. پایداری

انقلاب دیجیتال یا همان تحول دیجیتال نحوه زندگی و کار مردم را تغییر داد. اکنون، پایداری به همان اندازه دگرگون کننده است. پایداری شامل طیف کاملی از مسائل زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) است، مانند انتقال به اقتصاد کربن صفر، حمایت از حقوق بشر و پذیرش شمول و تنوع.
شرکت هایی که بر مسائل ESG تمرکز می کنند، از نظر مالی بهتر عمل می کنند و تا 2.6 برابر بیشتر از همتایان خود برای سهامداران ارزش ایجاد می کنند. و مدیرعاملانی که مورد بررسی قرار گرفته اند می گویند که قرار دادن پایداری به عنوان بخش اصلی مدل کسب و کار، راهی کلیدی برای محافظت در برابر بی ثباتی و ایجاد پایه ای از امنیت، رشد و انعطاف پذیری است. آنها در حال برداشتن گام هایی هستند – از تسریع انتقال خالص صفر گرفته تا ایجاد زنجیره های ارزش کارآمدتر – تا پایداری را در عملیات خود تعبیه کنند.

.
با این حال، موفقیت در تحول دیجیتال به درک ذینفعان از ارتباط بین ارزش ها و سودآوری بستگی دارد. بنابراین سازمان ها باید بر اساس DNA پایداری ساخته شوند تا تأثیر اجتماعی و نوعی از عملکرد مالی را ارائه دهند که اعتماد را در بین همه ذینفعان تقویت می کند. با بستن شکاف های اجماع و اقدام، کسب وکارها می توانند پایداری را به عنوان یکی از پنج نیروی کلیدی تحول فعال کنند.

4. استمرار در متاورس

خطوط بین دنیای فیزیکی و دیجیتال در حال محو شدن است – و آنچه در آینده اتفاق می افتد یک نسل را تعریف می کند. زنجیره متاورس طیفی است که به سرعت در حال تکامل از تجربیات، واقعیت ها و مدل های کسب و کار از نظر فناوری پیشرفته است. از لایه های دیجیتالی در دنیای واقعی گرفته تا محیط های کاملا مجازی، متاورس فرصت های بی پایانی را ارائه می دهد و در این مرحله نوپای، محدودیت های کمی وجود دارد.

تبلیغات و گم شدن در کلمات کلیدی آسان است، اما تأثیر این فناوری های همه جانبه بسیار واقعی است. کارخانه های هوشمند دوقلوهای دیجیتال را در عملیات خود ادغام می کنند تا ایمنی، کارایی و اثرات زیست محیطی را بهبود بخشند. شرکت ها از جلسات آموزشی مجازی برای استقبال از کارمندان جدید و اتصال کارگران از راه دور استفاده می کنند. و فرصت های جدید برای فضاهای مصرف کننده که امکان معاشرت، سرگرمی، به اشتراک گذاری اطلاعات و یادگیری را فراهم می کند، در این دنیاهای جدید در حال تکثیر است. مدیران انتظار دارند که 4.2 درصد از درآمد آنها به ارزش 1 تریلیون دلار در سه سال آینده از متاورس حاصل شود -.
بازیگران اصلی در حال سرمایه گذاری بر روی فناوری و مهارت هایی هستند که برای تقویت این انقلاب دیجیتال (تحول دیجیتال) لازم است. اما این تجربیات خلاقانه و مردم محور (نه فقط خود فناوری)  است که موفقیت را به همراه خواهد داشت. برای به خدمت گرفتن متاورس به عنوان نیرویی برای تحول، شرکت ها باید پتانسیل انسانی آن را فراهم کنند. این به معنای ایجاد اعتماد در بین کاربران خود و اطمینان از این است که این فناوری جدید و تغییر دهنده زندگی از بهترین اهداف جامعه پیشی نمی گیرد. هدف سازمان ها باید ایجاد یک متاورس مسئولانه باشند که در آن فناوری های قابل اعتماد و تجربیات انسان محور آینده ای پایدارتر، متنوع تر و فراگیرتر را ارائه دهند.

5. همگام شدن با انقلاب فناوری (تحول دیجیتال) مداوم

   اشکال جدید نوآوری های تکنولوژیکی– همه چیز از زیست شناسی مصنوعی و مواد هوشمند گرفته تا محاسبات کوانتومی و صنعت فضایی – تخیلd را گسترش می دهد ومرزهای آنچه شرکت ها می توانند به دست آورند را جابجا می کنند.
   رایانش ابری به شرکت ها اجازه می دهد تا با سرعت و چابکی بیشتری کار کنند. سازمان از داده ها و فناوری هایی مانند AR/VR، 5G، رباتیک و دوقلوهای دیجیتال برای تغییر دنیای مهندسی و تولید استفاده می کند. و هوش مصنوعی مولد پتانسیل خود را برای دگرگون کردن تقریبا هر جنبه ای از هر سازمانی نشان می دهد. با تکامل فناوری با سرعت های نمایی، تحول نه تنها اجتناب ناپذیر است، بلکه یک نیروی مداوم است.
   گام های رو به جلو دیگر برای ادامه دادن کافی نیستند. شرکت ها باید از فناوری برای شناسایی راه های جدید برای دستیابی به مصرف کنندگان و ایجاد انعطاف پذیری سازمانی استفاده کنند. برای ایجاد نوآوری های موفقیت آمیز و رهبری در سال های آینده، آنها باید از این پیشرفت ها برای تحول و رشد مداوم سرمایه گذاری کنند. این بدان معناست که نوآوری تکنولوژیکی را به عنوان یک ضرورت استراتژیک در نظر بگیرید که تصمیمات را در سطح شرکت هدایت می کند.
   هر کسب و کاری باید تحول دیجیتال را بپذیرد تا در آینده سر پا بماند. با استفاده از انقلاب فناوری در حال وقوع به عنوان یکی از پنج نیروی کلیدی تحول، شرکت ها می توانند امروز با نوآوری همگام شوند و آنچه را که در آینده می آید تعریف کنند.