متدهای جاری سازی استراتژی
جاری سازی استراتژی (Strategy Implementation)، فرآیندی است که در آن استراتژیها و روشها به کمک هم میآیند تا اهداف یک سازمان را به سرانجام برسانند. این مرحله پس از فرآیند برنامهریزی استراتژیک و تصمیمگیری استراتژیک انجام میشود. در واقع، جاری سازی استراتژی به معنای اعمال و اجرای عملیات و فعالیتهایی است که به تحقق استراتژیهای تصمیمگیری شده کمک میکند. جاری سازی استراتژی شامل تخصیص منابع، تعیین وظایف و مسئولیتها، ایجاد ساختارهای سازمانی، مدیریت تغییرات و انجام فعالیتهای مختلف میشود تا به دستیابی به اهداف و ماموریت سازمان کمک کند.
در ادامه این مطلب، به شرح موضوعات زیر خواهیم پرداخت:
- انواع مدل های جاری سازی استراتژي
- مراحل فرآیند جاری سازی استراتژی
- مثالی از جاری سازی استراتژی
- چرا OKR؟
انواع مدل های جاری سازی استراتژي
مدلها و چارچوبهای مختلفی برای هدایت فرآیند جاری سازی استراتژی وجود دارند. برای مثال، Balanced Scorecard یکی از انواع این مدلها است و از مجموعهای تعادلیافته از شاخصهای مالی و غیرمالی برای اندازهگیری عملکرد استفاده میکند. یکی دیگر از انواع مدلهای جاری سازی استراتژی McKinsey 7S Framework است. این مدل بر پایه ۷ عنصر استوار است که عبارت هستند از؛ ساختار، استراتژی، سیستمها، کارکنان، سبک مدیریت، مهارتها و ارزشهای مشترک.
یکی از مهمترین مدلها که استفاده از آن به تازگی، پررنگ شده است، Objectives and Key Results یا OKR است. در این چارچوب، اهداف اولویتبندی میشوند. نتایج کلیدی نیز به عنوان معیارهای قابل اندازهگیری برای اندازهگیری پیشرفت در راستای دستیابی به اهداف هستند. این چارچوب به سازمانها کمک میکند تا اهداف خود را به شکل واضحی تعریف کنند.
البته که بهترین مدل برای هر سازمانی به ویژگیها و ماهیت آن سازمان، بستگی دارد؛ اما OKR از آن دسته مدلهایی است که میتوانید رسیدن قطعی به اهدافتان از آن بهره بگیرید.
مراحل فرآیند جاری سازی استراتژی
جاری سازی استراتژي یک فرایند پیچیده است. این فرایند شامل تبدیل برنامههای استراتژیک به اقدامات است. در نهایت نیز باید با استفاده از معیارهای مناسب، میزان دستیابی به اهداف را اندازه بگیریم. این فرآیند ممکن است بر اساس مدلها و محیطهای کسب و کار خاص متغیر باشد؛ اما یک سری مراحل عمومی را شامل میشود.
مرحله اول در فرآیند جاری سازی استراتژی، توسعه یک برنامه دقیق برای اجرای استراتژی است. این برنامه باید وظایف را به وضوح تعریف کند و افرادی که مسئول هر وظیفه هستند را مشخص کند. در مرحله بعد، برای پشتیبانی از استراتژی، منابع (منابع انسانی، منابع مالی و …) باید به صورت کارآمد تخصیص داده شوند.
همچنین، گاهی اوقات، برای دستیابی به اهداف، ساختار سازمانی موجود باید تغییر کند. علاوه بر این، همه کارکنان باید استراتژی را بشناسند و چگونگی مشارکت خود در دستیابی به اهداف استراتژیک را بدانند. نکته آخر این که رهبران و مدیران باید به استراتژی تعهد داشته باشند و تیمهای خود را ترغیب به مشارکت کنند.
جاری سازی استراتژی ممکن است چالشبرانگیز باشد؛ اما پیروی از یک فرآیند ساختارمند میتواند احتمال موفقیت را افزایش دهد.
مثالی از جاری سازی استراتژی
بیایید به عنوان مثال به یک شرکت فرضی به نام شرکت ABC که در حوزه خردهفروشی فعالیت میکند و تصمیم به پیادهسازی استراتژی جدیدی گرفته است، نگاهی بیاندازیم. شرکت ABC تصمیم دارد به منظور تطابق با روند رو به افزایش خرید آنلاین مشتریان، بیشتر تمرکز خود را بر فروش آنلاین قرار دهد.
شرکتABC یک برنامه دقیق با اهدافی مانند توسعه یک پلتفرم خرید آنلاین کاربرپسند ایجاد میکند. این شرکت منابع مالی و انسانی را برای توسعه وبسایت، تخصیص میدهد. علاوه بر این، شرکت ساختار سازمانی خود را تغییر میدهد و یک دپارتمان تجارت الکترونی جدید تأسیس میکند.
مدیر عامل ABC استراتژی جدید را به تمامی کارکنان از طریق برگزاری یک جلسه معرفی میکند. شرکت، برنامههای آموزشی برای تیمهای خدمات مشتری و فروش تنظیم میکند تا به آنها در سازگاری با محیط تجارت الکترونیک کمک کند. تیم مدیریت ABC به طور کامل استراتژی جدید را پشتیبانی میکند. آنها به تعهدات خود عمل میکنند.
این مثال نشان میدهد که فرایند جاری سازی استراتژی از مراحل مختلفی تشکیل شده است و نیاز به برنامهریزی دقیق و بررسی مداوم دارد.
چرا OKR؟
مدل OKR (Objectives and Key Results)، یک سیستم مدیریت استراتژیک است که برای تعیین اهداف و نتایج کلیدی و رصد پیشرفت در جهت دستیابی به اهداف استراتژیک استفاده میشود. مدل OKR به سازمانها امکان میدهد تا اهداف و نتایج مهم را به صورت شفاف و واضح تعیین کنند. این موضوع باعث ایجاد درک مشترک در سازمان میشود، به این ترتیب تمام اعضای تیم میفهمند که چه چیزی باید دستبهدست درآورند و به چه منظوری.
با تعیین اهداف اساسی (Objectives)، تیمها میتوانند بر اولویتهای مهم تمرکز کنند و از پراکندگی اهداف جلوگیری کنند. این به بهبود کارآیی و تمرکز منجر میشود. با استفاده از نتایج کلیدی (Key Results)، پیشرفت به صورت کمی و قابل اندازهگیری میشود. این امکان رصد دقیق پیشرفت و ارزیابی عملکرد تیمها را فراهم میکند.
به طور کلی، مدل OKR میتواند به بهبود کارکرد و تحقق اهداف استراتژیک در سازمان کمک کند. این مدل، سازمانها را در جهت دستیابی به اهداف خود هدایت میکند.
اگر شما هم به پیشرفت سازمان خود علاقهمند هستید و دستیابی به اهداف، امری حیاتی برایتان به حساب میآید؛ پیشنهاد میکنیم با محصول جدید ما آشنا شوید. پوینتر تنها یک نرمافزار نیست، بلکه قطار سریعالسیر رسیدن به اهداف دستنیافتنی است.
دوست دارید پوینتر را بیشتر بشناسید؟ پس وقت را تلف نکنید و روی دکمه زیر کلیک کنید.
بدون دیدگاه