برای بسیاری از شرکت ها، زمان آن رسیده است که اهداف سه ماهه خود را تنظیم کنند.

در سال های اخیر، سازمان های بیشتری از متدولوژی اهداف و نتایج کلیدی (OKR) گوگل استفاده می کنند. این روند با تعیین اهداف سازمان توسط تیم اجرایی شروع می شود و می توانند بسته به شرکت اهداف سالانه، فصلی یا ماهانه باشند. با درک اینکه شرکت به صورت کلی در تلاش برای دستیابی به اهداف است، مدیران اهداف دپارتمان های خود را تعیین می کنند تا اطمینان حاصل شود که تیم ها منطبق بر اهداف شرکت پیش می روند. سپس، از کارمندان خواسته می شود تا اهداف فردی خود را، تنظیم و به اشتراک بگذارند. بسیاری از کارمندان که برای تعیین اهداف خود تلاش می کنند، غالبا می دانند که نتایج نهایی چه باید باشد، اما در تنظیم یک برنامه عملی در مورد چگونگی رسیدن به آن دچار شکست می شوند. نتایج کلیدی همان چیزی است که بسیاری از مدیران کارمندان را به واسطه آن پاسخگو می دانند.

در اینجا 7 نکته در مورد چگونگی تعریف اهداف با توجه به نتایج کلیدی ارائه شده است.

1. آن را ساده نگه دارید

روی اهدافی تمرکز کنید که می دانید در یک چارچوب زمانی مشخص می توانید به آن دست پیدا کنید. بسیاری از کارمندان تصور می کنند باید در هر هدف اداره، مشارکت داشته باشند و در نهایت هدف مختص به خود را بسیار اندک ارتقاء می دهند. اهداف خود را با توجه به آنچه کسب و کار بیشترین نیاز را به آن دارد در اولویت قرار دهید. هیچ عدد جادویی برای اینکه چند هدف داشته باشید وجود ندارد چرا که به عوامل بسیاری از جمله پیچیدگی اهداف، زمان و منابع موجود و تغییرات غیر منتظره در کسب و کار بستگی دارد.

2. مشخص باشند

زمانی که اهداف خود را تنظیم می کنید، درباره روش های مختلفی که می توانید به نتایج نهایی دست پیدا کنید، بحث کنید. برنامه کاری خود را به گونه ای ترسیم کنید که چگونگی دستیابی به هدف، بیشتر مشخص باشد. برای هر یک از نتایج کلیدی خود، به این فکر کنید که مدیران شما چگونه می توانند عملکرد شما را ارزیابی کنند. هرچه دقیق تر باشید، انتظارات شما واضح تر خواهد بود. شما می خواهید اهداف واضح و در عین حال مختصر داشته باشید به گونه ای که دقیقاً بدانید چه کاری باید انجام دهید و چگونه می توانید اهداف خود را کامل کنید.

3. اهداف خود را آبشاری کنید

اهداف سازمان ممکن است برای برخی از کارکنان کلافه کننده باشد زیرا آنها نمی توانند ببینند که چگونه کارشان به موفقیت شرکت کمک می کند. به عنوان مثال، به عنوان یک کارشناس حقوق و دستمزد، چگونه می توانم به شرکت خود کمک کنم تا به 10،000 کاربر دسترسی داشته باشد؟ با آبشاری کردن اهداف تان از سطح سازمان به سطح بخش و در نهایت به سطح فردی، کارکنان شما بینش واضح تری از اهداف خود دارند که می تواند به موفقیت شرکت کمک کند. اهداف سطح بالاتر را به اشتراک بگذارید به طوری که همه اعضای سازمان با چشم انداز شرکت، هماهنگ باشند.

4. آن را قابل اندازه گیری کنید

نتایج کلیدی شما نیاز به یک واحد اندازه گیری دارند. چه بخواهید 10 وبلاگ در ماه داشته باشید یا 10،000 دلار درآمد کسب کنید، قادر به اندازه گیری نتایج کلیدی خود خواهید بود زمانی که به اهداف خود رسیده اید. این مرحله برای اهدافی که قابل اندازه گیری نیستند دشوارتر است. در این موارد، از خود بپرسید “چه موقع به هدفم رسیده ام؟” اندازه گیری ها برای اهداف کیفی سلیقه ای است. یک جلسه با مدیر خود داشته باشید تا در مورد اقداماتی که برای آنها پاسخگو خواهید بود، مذاکره کنید.

5. در مورد اهداف چالش برانگیز نگران نباشید

شما می خواهید اهدافی داشته باشید که در عین قابل دستیابی بودن، چالش برانگیز باشد. بسیاری از مدیران اهداف چالش برانگیز تیم های خود را به عنوان راهی برای ایجاد انگیزه تعیین می کنند. با این حال، اهداف چالش برانگیز باید بسیار دقیق تنظیم شوند. زمانی که کارمندان به اهداف خود نمی رسند ناامید می شوند، زیرا آن اهداف چالش برانگیز هستند.

برخی از مدیران از پاداش های مالی برای انگیزه دادن به تیم های خود برای رسیدن به اهداف استفاده می کنند. پاداش دادن به کارمندان برای نتایج نهایی ممکن است تأثیر متفاوتی از آنچه شما می خواهید داشته باشد. اطمینان حاصل کنید که اهداف تان به اندازه کافی چالش برانگیز، مهم تر، و در ضمن تحقق پذیر و واقع گرایانه هستند.

6. نتایج کلیدی خود را به اهداف کوچک بشکنید

اهداف کوچکی در نتایج کلیدی خود ایجاد کنید. دانستن اینکه برای رسیدن به نتایج کلیدی خود چه کاری باید انجام دهید اهداف شما را مشخص تر می کند و به شما کمک می کنند تا برنامه عملی خود را با نتایج کلیدی تان همسو کنید. اهداف کوچک همچنین به شما کمک می کند مایلستون ها را در طول پیشرفت خود مشخص کنید. آنها شما را در مسیر صحیح نگه می دارند تا بدانید برای رسیدن به نتایج کلیدی خود چه کاری باید انجام دهید.

اهداف کوچک می توانند فعالیت هایی باشند که باید انجام دهید. به عنوان مثال، هدف شما افزایش درآمدهای فروش به میزان 10 درصد برای این فصل است و یکی از نتایج کلیدی شما این است که 5 مشتری جدید جذب کنید. به این فکر کنید که چطور می خواهید مشتریان جدید را جذب کنید -یک پست وبلاگ در هفته بنویسید، زیرا بازاریابی داخلی می تواند یکی از اهداف کوچک شما باشد.

7. سپاسگذاری و قدردانی

هنگام رسیدن به مایلستون، به خود و دیگران پاداش دهید. هرچه نیروی مثبت بیشتری مثل قدردانی و پاداش دریافت کنید، به احتمال زیاد به نمایش رفتارهایتان ادامه خواهید داد. برای به اشتراک گذاشتن دستاوردهای خود با همکاران تان از بسترهای اجتماعی استفاده کنید. به خاطر پیشرفت فزاینده به خود پاداش دهید چون این امر را تقویت می کند که شما در مسیر درست برای رسیدن به اهداف خود هستید.

تنظیم اهداف و نتایج کلیدی (OKR) برای هر کارمند مفید است. این امر نظم و انضباط و اراده را تقویت می کند تا به اهداف خود دست یابید. همچنین راهنمایی روشنی از آنچه نیاز دارید تا تلاش خود را برای آن چارچوب زمانی متمرکز کنید، به شما می دهد. تمام همکاران خود را تشویق کنید تا اهداف و نتایج کلیدی خود را به صورت عمومی به اشتراک بگذارند تا بتوانید یک سیستم پشتیبانی را در تیم خود ایجاد کنید. به یکدیگر کمک کنید تا همه به اهداف دلخواه خود برسند، و زمانی که همه به اهداف خود می رسند، با هم جشن بگیرند.

 

منبع

https://7geese.com

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *