شرکت های دره سیلیکون (Silicon Valley) مستقر در ایالات متحده را فراموش کنید. اهداف و نتایج کلیدی (OKR) در شرکت های کوچک و متوسط انگلیس نیز مؤثر هستند. این یک واقعیت است که ستون فقرات اقتصاد انگلیس، شرکت های چند ملیتی بزرگ یا شرکت های دره سیلیکون، مانند فیس بوک،گوگل، توییتر یا اینستاگرام نیست، بلکه کسب و کارهای کوچک به سبک قدیمی هستند.
99.9٪ از کل کسب و کارها در انگلیس سازمان های کوچک و متوسط (small to medium-sized enterprises یا به اختصار SMEs) هستند که در مجموع سه پنجم از جمعیت کاری را استخدام می کنند و تقریباً نیمی از کل گردش مالی بخش خصوصی را شامل می شود. در حالی که آنها به لحاظ فنی می توانند 250 کارمند داشته باشند، 1-49 نفر را به خدمت می گیرند، اما واقعیت این است که اکثریت قریب به اتفاق، بسیار کوچکتر هستند و فقط 0-9 کارمند را استخدام می کنند.
به اسم کوچک هستند، اما اهداف بلندپروازانه دارند
این کسب و کارها به اصطلاح کسب و کارهای کوچک هستند، و به نظر نمی رسد روی کاغذ کاندیداهای ایده آلی برای پذیرش عملکردهای تکنولوژی محور مانند OKR باشند. از این گذشته، اینها سازمان هایی هستند که می توانند کل کارمندان خود را در یک واحد مستقر کنند. جایی که رئیس احتمالاً آنها را شخصا می شناسد، و هر گونه پیوندهای ضعیف در زنجیره به راحتی دیده می شود. آیا سیستم های عملکرد فقط در جایی مورد استفاده قرار می گیرند که افراد آنچنان قابل رویت نیستند، و پروژه ها و اهداف بسیار پیچیده تر هستند؟
اما این جایی است که احتمالا SME ها در آن اشتباه می کنند. این فرض که کارآفرینان SME به طور ذاتی از همه امور – از جمله بهره وری کارکنان – مطلع هستند، گاهی اوقات می تواند چنین باشد: یک فرض. این یک واقعیت است که 20 درصد از SME ها در سال اول فعالیت خود شکست می خورند. 30 درصد در سال دوم شکست می خورند و 50 درصد بعد از پنج سال شکست می خورند. و طبق تحقیقات انجام شده در ایالات متحده، بیش از 80 درصد از صاحبان کسب و کارهای کوچک اعتراف می کنند که اهداف شرکت خود را پیگیری نمی کنند.
در تله “نه برای ما” نیفتید
اینگونه نیست که صاحبان کسب و کارهای کوچک لزوما بدون فکر و برنامه ریزی باشند، آنها احتمالاً در تله این تفکر قرار می گیرند که “فن آوری برای آنها نیست” و “این همان کاری است که شرکت های فنی (یا سایر شرکت های بزرگ) انجام می دهند”. از این گذشته، زمانی که تیم ها بسیار کوچک باشند، طبیعی است که صاحب کسب و کار فکر کند که می داند همه چه کاری انجام می دهند. با این حال، واقعیت موضوع این است که وقتی صاحبان شرکت اهداف مشخصی را تعیین می کنند، 95 درصد شانس برای دستیابی به آنها را دارند و همچنین، کارکنان شانس بهتری برای درک آنها دارند.
اهداف و نتایج کلیدی (OKR) که کنترل پشتیبانی را قابل اجرا می کند
همه می دانند که کارآفرینان – افرادی که SME ها را ایجاد می کنند – به احتمال زیاد “افرادی ایده آل” هستند. همچنین داده ها نشان می دهد که آنها تا حدودی مایل به اعتماد کامل به تیم مدیریتی خود با وظایف مهم هستند و اغلب ترجیح می دهند خودشان همه مسئولیت ها را بر عهده بگیرند.
اما به همین دلیل است که یک پلتفرم فناوری مبتنی بر اهداف می تواند همان چیزی باشد که صاحبان SME ها به آن احتیاج دارند. آنها نه تنها می توانند رویکردی مبتنی بر OKR برای دستیابی و بازتابی از عملکرد ایجاد کنند، بلکه می توانند صاحبان SME ها را کنترل کنند. این امر به صاحبان SME ها اجازه می دهد تا نتایج مورد نظر خود را تعیین کنند، ضمن اینکه به کارکنان خود نیز جهت می دهند. به یاد داشته باشید، تنها به این دلیل که یک کارمند برای SME کار می کند، به این معنی نیست که نیاز کمتری به دانستن چگونگی عملکردش وجود دارد، و باید مشخص شود چه سهمی در کسب و کار دارند. حدود 70 درصد از کارمندان (یعنی بیشتر کارمندان SME) یک شرکت را ترک کرده و با پیشرفت شغلی بهتر به شرکتی دیگر می پیوندند.
بنابراین، در حالی که ممکن است شرکت های سیلیکون ولی همیشه در مورد راه حل های مبتنی بر فناوری که تنظیم هدف، بهره وری و دستاوردهای تعامل را تغییر می دهند، مورد توجه رسانه ها قرار می گیرند، اما در واقع فرصت واقعی برای شرکت های کوچک معمولی است. زیرا با استفاده از فناوری، این شرکت های معمولی ممکن است قادر به تولید نتایج فوق العاده ای باشند.
منبع
https://www.appogeehr.com/blog
بدون دیدگاه